سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

فرزان حدادی - پیاده رو خاطرات

آرامش در چهارشنبه سوری و تحول فرهنگی (یکشنبه 85/12/20 ساعت 9:47 صبح)

فکر می‏کنم هم‏عقیده باشیم که چهارشنبه سوری امسال بشدت آرامتر از سال‏های گذشته در حال پیگیری است! یکی دو سال قبل در چنین روزهایی صدای انفجار هر چند ثانیه یکبار بگوش می‏رسید. آیا این مساله را باید به حساب روشنگری و تبلیغات صدا و سیما گذاشت که عواقب سوء‏ این رسم را گوشزد کرده و موفق به فرهنگ‏سازی شده است؟ فکر نمی‏کنم. قبلا هم ازین تبلیغات بود و اثر نداشت.

نکته اول این است که چهارشنبه سوری در سال‏های دهه 70 با ورود نارنجک دستی به عرصه ماهیتی بشدت خطرناک یافت اما در اوایل دهه 80 سمت وسوی آن بیشتر بسمت نوعی فساد علنی و دسته‏جمعی گرایش یافت. رقص‏های مختلط و این‏طور مسایل در برخی مراکز فاسد تهران نقش محوری پیدا کرد و ترقه‏بازی و صورت قدیمی‏تر آن آتش‏بازی در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. تحول دوم آشتی نظام در قالب نیروی انتظامی با اصل فلسفه این رسم بود و مبارزه با حواشی فاسد آن بود. تحت تاثیر دولت اصلاحات، دولت برای اولین بار با برگزاری جشن نورافشانی در میادین بزرگ شهری ابتکار عمل را از مراکز فاسد سلب کرد و از رونق آنها کاست. تحول سوم تغییر خط مشی تبلیغاتی حوزه علمیه قم در این زمینه بود. علما بجای ارتباط دادن چهارشنبه سوری به آتش‏پرستی باستانی مراسم پریدن از روی آتش و غیره را نوعی خرافه تلقی کردند و از این زاویه خواستار کناره‏گیری مردم از چنین اموری شدند. البته در بطن این سیاست هنوز اعتقاد جدی بر ارتباط چارشنبه سوری با دین زرتشتی نهفته بود. تحول چهارم نیز با تصمیم دولت در کنترل عوارض خطرناک این مراسم با واردات انبوه ترقه‏های سالم و سرگرم‏کننده رخ داد که ماهیت خشن و جنگی چهارشنبه سوری را تا حدودی تلطیف کرد.

بنظر می‏رسد تحول در چهارشنبه سوری جلوه‏ای از تحول بزرگتر فرهنگی در ایران باشد. تحولی که طی آن پس از گذشت یک نسل از وقوع انقلاب اسلامی بتدریج سیاست‏های فرهنگی اسلامی در مردم نفوذ می‏کند و از سویی دیگر فرهنگ عمومی نیز در برخی عرصه‏ها به تاثیرگذاری بر سیاست فرهنگی نظام پرداخته است. در واقع این نوعی نزدیک شدن فرهنگ عمومی با فرهنگ حکومت است. جلوه‏هایی از این مساله را می‏توان در زیر پا گذاشتن شرع مقدس در زمینه آرایش زنان در سیما و پخش موسیقی حرام در رادیو مشاهده کرد. از سویی دیگر این روندهای فرهنگی در برخی موارد هم فارغ از اشکالات شرعی بوده‏اند.

من دقیقا اطلاع ندارم آیا مردم در ایران باستان آتش را می‏پرستیده‏اند یا نه؟ اما فکر می‏کنم آنها تنها نوعی تقدس برای آتش قایل بوده‏اند. با توجه به داستان سیاوش، آتش را نماد پاک شدن در گذر از سختی‏ها می‏دانستند. این البته چیز تازه‏ای نیست. ما مسلمانان هم رخدادهای طبیعی را بنوعی مقدس می‏دانیم، مثلا در موقع کسوف نماز آیات می‏خوانیم، حال آیا درست است کسی پیدا بشود که بگوید شما خسوف را می‏پرستید؟ البته ما همه پدیده‏های طبیعی را بیکسان مقدس و آیات الهی می‏دانیم. بنابراین فکر می‏کنم حتی با پریدن از روی آتش نباید برخورد سلبی کرد. حقیقت این است که اسلام بسیاری از سنت‏ها را امضا کرد (مثل نوروز ایرانی را) و تنها بعضی را ممنوع کرد (مثل رباخواری را). البته ما ثنویت زرتشتی را با تکیه بر توحید نفی می‏کنیم اما این بدان معنا نیست که هر رسمی که در زمان پیش از اسلام بوده باید نابود شود. نمونه دیگر سیزده بدر است. اکنون بیاری روشن‏گری‏های ناصرپورپیرار می‏دانیم که این مراسم بیش از یک خرافه و در حقیقت سالگرد و گرامیداشت کشتگان ایرانی در روزی است که بدست مردخای وزیر یهودی خشایارشاه بیش از هفتاد هزار مخالف ایرانی به قتل رسیدند. بنابراین اتفاقا این سنت هیچ ربطی به مسایل دینی ندارد و چه بسا بنا به روح ظلم‏ستیزی اسلام اهتمام به آن و تشریح آن نیز کاری مناسب باشد، امری که بنظر می‏رسد بعنوان ماموریت اصلی عباس سلیمی نمین برای ترویج دیدگاه‏های ناصر پورپیرار از سوی حاکمیت تعریف شده است.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    جامعه باز (سه شنبه 85/12/15 ساعت 9:26 صبح)

    در دانشگاه وقتی قدم بزنی کمتر می‏توانی ببینی که دو تا پسر یا دو تا دختر با هم راه بروند. بیشتر یک پسر با یک دختر یا جمعی مختلط را می‏بینی که با هم مشغول گپ و گفتگو هستند. البته در اسلام صحبت کردن با نامحرم بطور کلی ممنوع نیست اما باید اکیدا به موارد لازم محدود شود و قطعا آنچه این‏روزها شاهد آن هستیم که نوعی رفاقت است مورد رضایت خداوند نیست. متاسفانه این موضوع حتی به اقشار مذهبی هم سرایت کرده بنحوی که برخی بچه حزب‏اللهی‏ها هم در این جریان غرق شده‏اند. قدیمها محل مطالعه دانشجویان پسر و دختر در دانشکده از هم جدا بود اما حالا همیشه یک دختر در کنار فاسقش مشغول فعالیت شدید علمی و بیشتر درد دل‏ و نجوا هستند، با هم طوری رفتار می‏کنند گویی سال‏هاست همدیگر را می‏شناسند. آنچه که روزی تنها در مکان‏های تفریحی تهران و میان قشر فاسد شمال‏شهری شاهد بودیم اکنون همه‏جا هست و آنچنان عادی شده که هیچ کس در مورد آن حتی زحمت صحبت کردن را بخود نمی‏دهد. نمی‏دانم شاید هم مساله این باشد که اغنیاء دانشگاه را فتح کرده‏اند بدون سروصدا. باید همین باشد چون هنوز وقتی بچه‏های شهرستانی و جنوب‏شهری را می‏بینم مثل همان وقتها هستند. بوفه دانشگاه هم مختلط شده است و گاهی که شلوغ باشد حتی پسرها و دخترها ممکن است به هم تنه هم بزنند. در حالی که ما در قرآن دختران شعیب پیامبر را می‏بینیم که برای آب دادن به گوسفندانشان از اختلاط با مردان پرهیز می‏کردند. مانتوها هر روز رو به بالا کوتاهتر می‏شود، جورابها رو به پایین کوتاه می‏شود، آستین‏ها طوری طراحی می‏شوند که در حالت عادی نیمی از دست بیرون باشد، روسری‏ها از پشت و جلو آب می‏رود، یقه‏ها بازتر می‏شود، آرایش‏ها غلیظ‏تر می‏شوند و دوستی‏های «پاک» هر روز همه‏گیرتر می‏شوند. دخترها برای اینکه جوابی به وجدان خود بدهند روابط خود را پاک قلمداد می‏کنند، پسرها اینقدر وجدانشان درد نمی‏کند و با هم رودرواسی ندارند، می‏دانند چه می‏کنند، مشغول لذت بردن هستند، مذهبی‏ها برای وجدانشان می‏گویند اگر برای ازدواج باشد اشکالی ندارد، آدم فی‏الواقع قاطی می‏کند در این عیش مشترک، آدم یاد فرانکیست‏های عبدالله شهبازی می‏افتد، ذهنش به ناکجا‏آبادها می‏رود، به این که اگر عیانش این است پنهانش چیست؟‏ صدا و سیما امسال بی‏حجاب‏های انقلابی را هم نشان داد و همه از مراجع تقلید تا سوپورها ازش تشکر کردند، بله بی‏حجاب‏ها هم از استوانه‏های گمشده انقلاب بودند، آنها که سهمی در این بخوربخور امروز بعضی آقایان دارند، آنها هم حقشان محترم باید باشد. البته نیروی انتظامی کاری کرد کارستان،‏آنتن‏های ماهواره را جمع کرد، بدون اینکه وارد خانه‏های مردم بشود، بدون اینکه بهانه دست روزنامه‏های جناح مخالف اسلام بدهد، دولت هم عوض شده،‏ بنابراین هراس فرهنگی کم شده، اما بیشتر معنای این وضعیت این است که کل جریان برسمیت شناخته شده. روزگاری می‏گفتیم .... شاه باید برود ..... چون طرفدار بی‏حجابی است ..... فردا اگر به بهانه حفظ نظام بی‏حجابی آزاد شد ..... چه خواهیم گفت؟ ...... اگر صدا و سیما باز مثل زمان طاغوت، بی‏حجاب‏ها را هم نشان داد ..... آن وقت حکم مراجع درباره حلیت وسیله‏ای بنام تلویزیون تغییر خواهد کرد؟
  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    کار فکری تعطیل شد (شنبه 85/12/12 ساعت 9:46 صبح)

    روز گذشته با کمال تاسف شاهد خبر توقیف ماهنامه سوره از سوی حامی مالی خود یعنی سازمان تبلیغات اسلامی بودیم. بر کسی پوشیده نیست که مجله سوره مهمترین ارگان فکری جریان انقلاب اسلامی و ادامه‏دهنده راه شهید آوینی است، همو که در روزهای قبل از شهادتش معروف بود که در حال بیرون انداختنش از سوره هستند و حضورش و حرفهایش خیلیها را عصبانی کرده بود. شهید آوینی تنها هنگامی بعنوان سمبل فرهنگ انقلابی زمان صلح برسمیت شناخته شد که بطور ناگهانی رهبر انقلاب در مراسم تشییع جنازه وی حضور یافت. آن وقت همه تبدیل به پیروان صادق آوینی شدند. اکنون نیز معلوم نیست انتقادات بشدت نرم و نازک سوره از ارگان‏های فرهنگی به دامن قبای کدام یک از استوانه‏های انقلاب برخورد کرده که دستور خود-تعطیلی آن با این شدت و حدت صادر شده. ستون مورد نظر حتی به سانسور بخش‏های غیرمورد علاقه یا حتی اخراج افراد مورد بی‏علاقگی و سایر اقدامات نیز توجهی نشان نداده و یکسره تصمیم گرفته برای همیشه صورت مساله را پاک کند. به هر حال ما متاسفیم که عمیق‏ترین نشریه کشور که پل وصل انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی بین‏المللی بود تحت نظر ارگانی است که شاهکارهایی چون واردات سیگار را در کارنامه خود دارد.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    معرفی کتاب (یکشنبه 85/12/6 ساعت 9:48 صبح)

    «ربا و تورم»‏ نوشته احمد علی یوسفی، 1850 تومان. وقتی این کتاب را خریدم از خوشحالی در پوست نمی‏گنجیدم فکر می‏کردم بالاخره یک کتابی پیدا کردم که دیدگاه من را درباره ربا تایید می‏کند. اما وقتی سوار اتوبوس شدم و کتاب را باز کردم دیدم صفحه اولش تقدیرنامه برای برگزیده شدن بعنوان پژوهش برگزیده سال هست و با اضطراب پایینش رو نگاه کردم دیدم خاتمی امضا کرده. متوجه شدم که اتفاقا کتاب در جهت توجیه نظام بانکداری داخلی و بین‏المللی نوشته شده. با این وجود بخش‏هایی از آن را خواندم.

    استدلال اصلی کتاب این است که در شرایط وجود تورم پایدار، اصل بر جبران کاهش ارزش پول در قرض‏های مدت‏دار است، چرا که فلسفه وجودی پول ارزش مبادله‏ای آن است و پول بخودی‏خود ارزشی ندارد. مثال رایجش این است که برف در زمان قدیم یک کالای گرانی بوده، مثلا شبیه بستنی فعلی. حالا می‏گویند اگر کسی به شما در تابستان مقداری برف قرض داد شما نمی‏توانی همان مقدار را در زمستان به او رد کنی چون آن وقت ارزشش را از دست داده است. کتاب همچنین شامل مباحث نسبتا دقیقتر اقتصادی نیز هست. در یکی دو سال گذشته استدلال بنفع جبران کاهش ارزش پول دچار اشکالات جدی شده است. مخالفان سوال می‏کنند که مگر در عصر تشریع هیچ نوع تورمی وجود نداشته است؟ اگر وجود داشته و با وجود آن هر گونه اضافه در بازپرداخت قرض ربا دانسته شده پس این حکم برای زمان حال نیز معتبر است. در حقیقت این کتاب تنها برای پاسخ به این پرسش نوشته شده است و پاسخش این است که در زمان ائمه اگرچه روایات محکمی درباره افزایش قیمت‏ها در دست است اما این افزایش‏ها بصورت نوسانی حول نقطه میانگین بوده است. چرا که میزان کل نقدینگی در گردش (طلا و نقره) بدلیل کمیاب بودن معادن آنها تقریبا ثابت بوده و اگر هم بر اثر فتح ایران و روم موقتا نقدینگی موجود در مدینه افزایش یافته دوباره به سراسر مملکت اسلامی بازگشته است. اما از دیدگاه کتاب، ماهیت تورم امروزی این است که دولت آزاد است هر چقدر می‏خواهد اسکناس چاپ کند و بنابراین با تورم پایدار و غیربازگشتی روبرو هستیم.

    در پاسخ به این کتاب اولا باید مناظره‏ای که درباره رابطه ربا و تورم بوجود آمده است را به فال نیک بگیریم. در ابتدای کتاب فتواهای علمای سنی آمده است که نشان می‏دهد قریب به اتفاق جبران کاهش ارزش پول را ربا می‏دانند و بنظر می‏رسد ما در این زمینه مدتها غافل بوده‏ایم یا مساله را نادیده گرفته‏ایم. ثانیا نویسنده محترم اصل نوسانات شدید قیمتی را در عصر ائمه تایید می‏کنند تا حدی که در زمان عثمان قیمت یک کنیز معادل هموزنش نقره بوده است. یا احادیثی را نقل می‏کنند که مطابق آنها شخصی درهم (نقره) از کسی قرض می‏گیرد و در هنگام ادای قرض در چند روز بعد ارزش نقره در برابر طلا به نصف کاهش یافته است! حال در چنین شرایطی چه چیزی موجب می‏شود نویسنده معتقد به جبران کاهش ارزش پول در حالت تورم پایدار و عدم جبران آن در تورم نوسانی باشد (به فرض که اصل نوسانی بودن تورم زمان ائمه را با مسامحه بپذیریم). اگر فی‏المثل در اثر قحطی بمدت چند سال کالاها گران شود چه منطقی می‏تواند بگوید در اینجا نیازی به جبران کاهش ارزش پول نیست؟ جمعبندی روشنی که می‏توان از این اثر داشت این است که مولف پذیرفته است که نوسانات قیمتی حتی با ثبات چند ده ساله در عصر تشریع وجود داشته است، بنابراین دو راه پیش‏رو دارد یا حکم بدهد که تحریم ربا مخالف عقل است و نعوذبالله خداوند خلاف عقل حکم کرده است یا اینکه مجددا به استدلال «تفاوت بنیادی طلا و نقره با اسکناس» پناه ببرد و در این صورت در واقع در مقابل سوال اصلی مخالفان سپر انداخته است. نویسنده اگر چه با استناد به استفاده طلا و نقره بعنوان زیورآلات آنها را برخلاف اسکناس دارای مطلوبیت ذاتی می‏داند اما بعقیده من طلا و نقره قدیم تفاوت ماهوی با اسکناس فعلی ندارد و هر دو بعنوان وسیله مبادله تنها به میزان کمیابی‏شان ارزشمند بوده‏اند. شاهد آن نیز کاهش ارزش طلا و نقره در زمان‏هایی است که حجم آنها در بازار افزایش می‏یافت (فتح ایران، فتح آمریکا بعد از کریستف‏کلمب و ...).


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    روی پای خودمان بایستیم (چهارشنبه 85/12/2 ساعت 2:1 عصر)

    همانطور که انتظار می‏رفت پس از کندی برنامه ایران برای راه‏اندازی غنی‏سازی در مقیاس صنعتی روسیه حاضر نشد بتنهایی بار اتمی شدن ایران را بر دوش بگیرد و لذا از تحویل سوخت هسته‏ای به بهانه‏های سطحی خودداری می‏کند. مسئولین کشورمان خوب است با عدم اتکا به روسیه در این مرحله، با راه‏اندازی 3000 سانتریفوژ در اسرع وقت و تثبیت هسته‏ای شدن ایران به روسیه برای انتقال سوخت به ایران کمک کنند.

    اما همانطور که امروز محمد حسن قدیری ابیانه گفت، تهدیدات نظامی آمریکا که با واکنش سرد دولت و ملت ایران روبرو شد اکنون جو داخلی آمریکا را بضرر جمهوری‏خواهان تغییر داده و طیف‏های مختلف برای مهار نومحافظه‏کاران تلاش‏های شدیدی را آغاز کرده‏اند. این موضوع منجر به تکذیب‏های پیاپی هرگونه اقدام نظامی از سوی مقامات آمریکایی شده است. آمریکا اکنون با وضعیتی روبرو شده است که می‏رود منجر به حیثیتی شدن مساله اتمی ایران گردد. همانطور که در قضیه تسخیر لانه جاسوسی، آمریکا به گروگان دانشجویان ایرانی درآمد اکنون نیز پس از چند سال تمرکز جهانی بر روی مساله هسته‏ای ایران حیثیت آمریکا در خطر قرار گرفته است. این موضوع می‏تواند مهمترین علت طرح تهدیدات نظامی باشد چرا که بلحاظ منطقی هسته‏ای شدن ایران برای غرب هزینه‏ کمتری خواهد داشت تا جنگ با ایران. اما در این میان این حیثیت آمریکا بعنوان یک ابرقدرت فاتح (لااقل در خاورمیانه و در سالهای اخیر)‏ است که توسط ایران به بازی گرفته شده و این چیزی است که بیش از مساله اتمی آمریکا را می‏رنجاند.

    اکنون سردمداران کاخ سفید برای اینکه مساله ایران بر روی انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا همانند مورد کارتر تاثیرگذار نباشد راه‏حل را در انحراف افکار عمومی دیده‏اند. ازینرو آمریکا دست‏اندرکار ایجاد یک بحران بزرگ بین‏المللی است که بتواند مساله ایران را به درجه دوم اهمیت سوق دهد و از هزینه شکست آمریکا در برابر ایران بکاهد و این چیزی جز بحران موشکی اخیر میان آمریکا و روسیه نیست. آمریکا با مستقر کردن سیستم‏های ضد بالستیک در مرزهای روسیه اقدامی بشدت تهاجمی صورت داده است که می‏رود سیاست جهانی را بسوی یک جنگ سرد جدید سوق دهد. البته این بار آمریکا به میل خود وارد چنین جنگ سردی می‏شود چرا که رقیب فعلی بسی ضعیفتر از اتحاد جماهیر شوروی سابق است و بخوبی قابل کنترل خواهد بود. آمریکا برای متحد کردن جبهه غرب در برابر یک تهدید بزرگ جدید به چنین بحرانی و حتی بزرگتر از آن نیاز خواهد داشت. برای جلوگیری از تجزیه غرب بدست روسیه است که آمریکا دژ نظامی جدید خود را درست در منتها الیه شرقی اروپا بنا می‏کند. از سوی دیگر برخورد شدید آمریکا و روسیه نشاندهنده آن است که دیگر آمریکا به یک اجماع بین‏المللی برای مقابله با برنامه هسته‏ای ایران نیازی ندارد و حتی اخیرا با اعتراضات شدید به قراردادهای نفتی چین با ایران این کشور بالقوه مخالف را هم رنجانده است. این واقعیات ما را متقاعد می‏کند که علی‏رغم استمرار دشمنی‏ها دوره تمرکز بر ایران گذشته است و یک ایران اتمی عملا توسط غرب پذیرفته شده است.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    فرزان حدادی - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 6 بازدید
    دیروز: 18 بازدید
    کل بازدیدها: 238630 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [122]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [118]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده