سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

مرداد 1387 - پیاده رو خاطرات

نقد و قدرت (پنج شنبه 87/5/24 ساعت 7:16 عصر)

دولت احمدی‏نژاد مرحله‏ تازه‏ای در بلوغ اجتماعی-سیاسی ایران است. دولتی که مردم آنرا علیرغم فشارهای شدید سیاسی و روانی در جریان انتخابات سوم تیر 84 برگزیدند و با این کار توانایی بسیج خودسازمانده‏شان را برای مقابله با اشکال مختلف قدرت سیاسی، رسانه‏ای و مالی نشان دادند. احمدی نژاد در شرایطی به قدرت رسید که تنها دو هفته‏نامه کم‏تیراژ از وی حمایت می‏کردند (یالثارات و پرتو) و همگی روزنامه‏ها و رنگین‏نامه‏ها بر علیه وی متحد شده بودند. مساله این بود که مردم می‏®واستند با رای خود پیام محکمی به صاحبان قدرت (مشخصا رفسنجانی) برسانند و قدرت خود را به رخ بکشند.

اما اکنون اوضاع به شکل متفاوتی درآمده است. دولت زمانی را صرف تثبیت خود کرد و در این مدت یاد گرفت نیروهای اجتماعی خود را برای مقابله با حملات کانون‏های قدرت بکار گیرد و بتدریج قدرت خود را گسترش داد. اکنون دولت تثبیت شده است و تبدیل به کانون جدید قدرت شده است. اگر چه دولت نهم در اثر ضربات شدیدی که خورده است فروتن‏تر از دولت‏های قبلی است اما نشانه‏هایی از غرور سیاسی در این دولت نیز کم‏کم بروز می‏کند. منتقدین اصولگرای دولت اکنون از نظر سیاسی در وضعیت بسیار خوبی قرار گرفته‏اند چرا که دولت بارها نشان داده است که از قدرت خود در عرصه داخلی سوءاستفاده کرده است. مورد قبلی توقیف خبرگزاری فارس به دلایل واهی بود که با واکنش منفی زیادی مواجه شد. توقیف این خبرگزاری به بهانه انتشار یک خبر به نقل از محافل غیر رسمی بود اما دلیل واقعی توقیف آن احساس ضعف شدید دولت در برابر حجم بالای انتقادات از تحولات مدیریتی در دولت بود. دولت با این ضرب شست خواست صداها را فقط ساکت کند. اکنون نیز مساله مدرک آقای کردان بلای جان دولت شده است اما رییس دولت مجددا موضع ناصحیحی اتخاذ نموده و مدرک دکترای جعلی را تنها یک کاغذپاره می‏نامد که ارزشی ندارد. البته فکر نمی‏کنم مردم هم همینطور فکر کنند. مردم انتظار دارند بتوانند قدرت سیاسی را کنترل کنند و به همین دلیل هم به امثال احمدی نژاد رای دادند. بنابراین کمترین احترام برای افکار عمومی این است که لااقل دولت بپذیرد اگر یکی از وزرایش دروغگو و شیاد از آب درآمد باید دست از حمایت از وی بردارد. آقای کردان نه تنها باید استعفا دهد بلکه بدلیل خریدن مدرک جعلی باید بطور کلی از مصادر دولتی کنار گذاشته شود چرا که نشان داده است آدم امانتداری نیست. واقعا انسان غصه‏دار می‏شود که وزیر توانمند و محبوبی مثل پورمحمدی بدلایل واهی کنار گذاشته می‏شود و بجایش کسی مثل کردان منصوب می‏شود.

البته مجلس نیز خالی از انتقاد نیست. اکنون همه می دانند که کردان به این دلیل معرفی شد که به لاریجانی بسیار نزدیک بود. اما انتظار مردمی که نمایندگان را برگزیدند این نبوده است که حق رای مجلس یکجا به لاریجانی واگذار شود. لاریجانی باید دست از اعمال اقتدار بر مجلس بردارد و اجازه دهد مجلس روند طبیعی خود را طی کند. احمدی نژاد و لاریجانی باید توجه داشته باشند که نظرات افکار عمومی همیشه توطئه نیست. و اگر این دو نفر بخواهند در مجموعه تحت نظر خویش برخوردهای نظامی انجام دهند با واکنش افکار عمومی مواجه خواهند شد.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    دیپلماسی هسته‏ای (جمعه 87/5/18 ساعت 11:22 صبح)

    نتیجه مذاکرات ژنو را می‏توان به این صورت خلاصه کرد: آمریکا و انگلیس: «ایران نباید وقت تلف کند وگرنه ...»، اروپا قاره‏ای: «ایران خواهشا وقت تلف نکند»، آسیا: «ایران هنوز وقت برای تلف کردن دارد»، ایران: «اصولا مذاکره کار زمانبری است». بنابراین عجالتا تمام طرف‏های مذاکره کننده بر سر یک موضوع توافق دارند و آن «وقت تلف کردن ایران» است. اگر از این زاویه به مذاکرات هسته‏ای نگاه کنیم بنظر چیز بیهوده‏آی می‏آید چرا که هر طرفی که دست بالا را داشته باشد بدنبال اتلاف وقت است تا بتواند برتری فعلی خود را به حریف تحمیل کند،‏ اروپا بعد از سعدآباد و ایران بعد از احمدی‏نژاد هر دو همین کار را کردند و می‏کنند.

    چالش هسته‏ای بیش از آنکه یک مناقشه فنی باشد آزمونی برای اراده‏هاست. وگرنه چه کسی باور دارد هیچ نوع نظام کنترلی احتمالی که از درون مذاکرات دربیاید بتواند حقیقتا جلوی نیات ایران (حتی اگر ساخت سلاح هسته‏ای باشد) را بگیرد؟ یا چه کسی باور می‏کند که غرب به دادن چیزی فراتر از آنچه ما خودمان بدست آورده ایم به ما راضی شود؟ بعنوان مثال اگر کره شمالی ده سال بعد اراده کند سلاح هسته‏ای بسازد با توجه به تجربه‏ای که در این زمینه بدست آورده است آیا کسی فکر می‏کند این کار بیش از چند ماه زمان خواهد برد؟ البته در عالم سیاست همیشه اسراییلی‏ها واقع‏بین‏تر هستند. آنها در مورد عراق فهمیدند که تنها راه از میان بردن تمام دانشمندان هسته‏ای است. اما حتی چنین رویکردی نیز درباره ایران قابلیت پیاده‏سازی نخواهد داشت. نیروی انسانی ما ثروت اصلی هسته‏ای ماست. حتی اگر تمام تجهیزات هسته‏ای ما با بار کشتی کنند و تحویل دشمن بدهند تا زمانی که این نیروی انسانی زنده است ما همچنان هسته‏ای هستیم. بنابراین مذاکرات هسته‏ای کاری بیهوده بنظر می‏رسد هم برای غرب هم برای ما. مهم این است که آنها به این نتیجه رسیده‏اند که نمی‏توانند با ایران وارد جنگ بشوند بقیه مسایل دیگر جزییات است. تازه فرض کنید جلوی ایران را گرفتید، فردا باید بروید سراغ سوریه و پس فردا لبنان، مساله این است که دانش را نمی‏توانید حبس کنید بقول آلوین تافلر غول هسته‏ای از چراغ خارج شده است بفکر فناوری‏های بعدی باشید شاید بتوانید آنها را در انحصار خودتان نگه دارید.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    بن‏بست راهبردی (سه شنبه 87/5/8 ساعت 8:16 عصر)

    کاسترو در آغوش خروشچف در بحران موشکی کوباآمریکا به بازی خطرناک خود با امنیت جهانی ادامه می‏دهد و در این راه تا جایی پیش خواهد رفت که بقیه دنیا را وادار به ائتلاف برای حفظ صلح یا برای برپایی جنگی نهایی کند. سپر دفاع موشکی جدیدترین موضوع برهم‏زننده توازن راهبردی نظامی در سطح بین‏المللی است. استقرار سپر ضد موشکی در اطراف مرزهای روسیه که تنها قدرت موشکی بازدارنده در برابر ایالات متحده است مفهومی جز بستن راه تنفس روسیه ندارد. آمریکا نمی‏تواند تنها با لفاظی و جنگ رسانه‏ای موضوع را فیصله دهد. روسیه یا خواهد مرد یا خواهد ایستاد راه وسطی باقی نخواهد بود.

    اگرچه روسیه و بطور کلی بلوک شرق که اکنون بمعنای آسیاست، چند دهه است دچار تزلزل در تصمیم برای هماوردی با غرب است اما استقرار سپر ضد موشکی آمریکا می‏رود که بهانه لازم برای آغاز دور تازه مسابقه تسلیحاتی را بدست افکار عمومی شرق بدهد. نشانه‏های این موضوع روزافزون هستند اما جدیدترین واکنش‏ها تهدید ضمنی روسیه به بازگشت به دوران بحران موشکی کوبا است. کوبا دژ کمونیسم بود. مشرف بر قلب سرمایه‏داری بنحوی که گویی از جنوب بدور آن حلقه زده است. زمانی که در کوبا انقلاب شد هیچ کس در دنیا باور نمی‏کرد آمریکا اجازه دهد در حیاط خلوتش یا بهتر بگوییم پشت گوشش یک رژیم کمونیستی برسرکار آید. آمریکا می‏توانست مثل چند ده قبل‏تر که انقلاب مردمی کوبا را سرکوب کرده بود مداخله نظامی انجام دهد. اما این کار دیگر تبدیل به یک زخم کهنه می‏شد. آمریکا صبر کرد و دل به اقدامات پنهانی بست. اما شوروی نیز بیکار ننشست و خلاصه انقلابیون جهان دست بدست هم دادند و کوبا چند سالی دوام آورد. فرض کنید زمانی فرارسید که آمریکا تصمیمش را گرفت و آماده اقدام قاطع شد. ازینجا بود که «بحران موشکی کوبا» آغاز شد. ماهواره‏های آمریکایی که بطور منظم از کشورهای دشمن عکسبرداری می‏کردند متوجه چیزهای تازه‏ای شدند. نشانه‏هایی از موشک‏های قاره‏پیمای اتمی در خاک کوبا! تحقیقات ادامه یافت و عکس‏هایی از کشتی‏های جنگی شوروی که مشغول انتقال موشک‏های قاره‏پیما به کوبا بودند بدست آمد. شوروی رودست خورد، ایالات متحده رسما به شوروی اولتیماتوم داد که یا سلاح‏های اتمی را از خاک کوبا خارج کند یا آمریکا آماده فشردن ماشه اتمی خواهد شد. برای آمریکا تنفس در فضایی به فاصله تنها چند صد کیلومتر از کلاهک‏های اتمی دشمن ممکن نبود، تهدید جنگ اتمی کاملا جدی بود و جدی هم گرفته شد. رهبر شوروی دست‏ها را بالا برد و سلاح‏ها تحت نظارت بین‏المللی از کوبا خارج شد. در توافقی که حاصل شد ایالات متحده متعهد شد اقدامی برای سرنگونی حکومت کمونیستی کوبا بعمل نیاورد. این دستاورد بزرگ شوروی از مانور موشکی در نزدیکی خاک آمریکا بود.

     اکنون روسیه تهدید ضعیفی را مطرح کرده است: نصب ایستگاه‏های شنود و جاسوسی در کوبا و شاید رادارهای هشدار دهنده پرتاب موشکی. اما آمریکا بخوبی می‏داند که دامنه عمل مسکو می‏تواند حتی تا استقرار کلاهک‏های اتمی در خاک کوبا گسترش یابد. اگر شما تصمیم گرفته‏اید موشک‏های شلیک شده از خاک روسیه را در میانه راه منهدم کنید اشکالی ندارد، ما آنها را از جایی دیگر پرتاب خواهیم کرد. اگر آمریکا می‏تواند کلاهک‏های اتمی خود را در ده‏ها کشور جهان پخش کند تا در روز حادثه بتواند از هر طرف ضربه را وارد کند روسیه و هر قدرت منطقه‏ای دیگری نیز قادر به چنین کاری خواهد بود. اگر عدم تفاهم روح حاکم بر یک جهان هسته‏ای باشد هیچ کس در امان نخواهد بود.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    «مرده شور قالیباف را ببرد» (پنج شنبه 87/5/3 ساعت 8:48 عصر)

    این درددل یک خانم 40 ساله بود که امروز درست کنار ایستگاه اتوبوس شهرک مخابرات دائی ‏80 ساله‏اش پایش به چاله چوله‏هایی که شهرداری به پیاده‏روها می‏زند گیر کرد خورد زمین سرش شکافت البته نمرد ولی خون از سرش بقولی یک خانم مسن فواره می‏زد و در همین وضعیت 45 دقیقه طول کشید تا آمبولانس برسد. اصولا در مملکت گل و بلبل ما بقول یک پیرمرد عبوری چیزی که اهمیت ندارد جان آدمیزاد است و اینکه اگر جاییت به جایی خورد انتظار کمکی از کسی نداشته باشی بهتر است. چیزی که هست قانونی تصویب شده است که اگر کسی مشرف به مرگ بود همچنان که این پیرمردی که به اندازه یک لیوان خون از سرش رفته بود و دستی دستی داشت جلوی ما پرپر می‏شد که این قانون می‏گوید چنین افرادی را نباید به بیمارستان رساند .... اینطوری در مصرف بنزین و ترافیک صرفه‏جویی می‏شود. این قانون درخشان می‏گوید هر «خودرویی» که فرد بدحالی را به اورژانس برساند بلافاصله تحت تعقیب قانونی قرار می‏گیرد، راننده دستگیر می‏شود و خودرو به پارکینگ منتقل می‏شود .... راننده باید ثابت کند کسی را نکشته است. بنابراین شما به هر راننده تاکسی که می‏گفتید این بنده خدا داره میمیره و بیمارستان عظیم میلاد همین بقله! ... کسی حاضر نبود بره زیر تیغ قانون مرده شوری مملکت. وقتی چند ماه قبل یکی از همکلاسی‏هامان در دانشگاه پایش به این سنگفرش‏های مورد علاقه مسئولین خورد و حین فوتبال زمین خورد و مرد چیزی نگفتیم اما تا کی باید در برابر امنیت و سلامت آدمها سکوت کنیم و مهندس چمران برایمان از ضرورت «پیاده راه سازی»‏ در شورای شهر نطق تخصصی ایراد بفرمایند و صدها میلیون پول بی‏زبان مردم را خرج کندن آسفالت‏ها و جایگزین کردن سنگفرش‏هایی بکنند که مترصد جان آدم‏های ضعیف هستند؟ چرا تنها چیزی که برایمان اهمیت ندارد جان آدمهاست؟ کنار خیابان «جوب» می‏سازیم به عمق نیم متر! چند ماه پیش صبح که به دانشگاه می‏رفتم دیدم یک ماشینی از چهاراه با سرعت عبور کرده بود و انداخته بود توی جوی آب .... راننده رویش پارچه سفید کشیده بودند .... چرا این متخصصین عزیز نمی‏فهمند که کنار خیابان نباید چاه بکنند؟ یقه کی رو بگیریم؟


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    مرداد 1387 - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 13 بازدید
    دیروز: 5 بازدید
    کل بازدیدها: 236088 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [122]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [118]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده